English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (7036 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
evacuee U پرسنل تخلیه شده
evacuees U پرسنل تخلیه شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
Other Matches
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
staff U پرسنل
staffs U پرسنل
personnel U پرسنل
staffed U پرسنل
crew U پرسنل ناو
shipmate U پرسنل هم ناو
permanent party U پرسنل دایمی
operations personal U پرسنل عملیات
trooped U پرسنل دار
operating personnel U پرسنل فعال
trooping U پرسنل دار
personnel officer U افسر پرسنل
intransit strenth U پرسنل سیال
ship's company U پرسنل ناو
crewed U پرسنل ناو
troop U پرسنل دار
cadre U پرسنل پیمانی
complement U پرسنل سازمانی
cadres U پرسنل پیمانی
complemented U پرسنل سازمانی
complementing U پرسنل سازمانی
turout U تجمع پرسنل
complements U پرسنل سازمانی
crewing U پرسنل ناو
adjutant general U دایره پرسنل
crews U پرسنل ناو
all hands U کلیه پرسنل
lag rate U میزان کسری پرسنل
administrative acceptees U پرسنل پذیرفته شده
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
nonoperating strength U پرسنل غیر فعال
regular U پرسنل کادر منظم
regulars U پرسنل کادر منظم
ration method U روش تغذیه پرسنل
military pay order U لیست حقوقی پرسنل
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
proceed time U زمان انتقال پرسنل
staffed U پرسنل ستاد ستادی
staffs U پرسنل ستاد ستادی
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
service number U شماره خدمتی پرسنل
turout U جمع شدن پرسنل
quarters U محل اسایشگاه پرسنل
staff U پرسنل ستاد ستادی
blinds U بدون دید مستقیم پرسنل
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
airmen U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
blinded U بدون دید مستقیم پرسنل
debarkation net U تور پیاده شدن پرسنل
blind U بدون دید مستقیم پرسنل
transport area U منطقه حمل و نقل پرسنل
airman U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
sending state U کشور اعزام کننده پرسنل
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
retrofit action U بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
military pay order U جدول تغییرات حقوقی پرسنل
registrant U پرسنل ثبت نام کننده
release denial U جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
conus residents U پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
administrative acceptees U پرسنل قبول شده از نظر اداری
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
quarantines U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantining U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
bareboat charter U ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
manning the rail U گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
exhaust U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
unloading U تخلیه
emptying U تخلیه
exhausts U تخلیه
unstuffing U تخلیه
disembarkation U تخلیه
evacuate U تخلیه
depletion U تخلیه
discharge U تخلیه
discharges U تخلیه
evacuates U تخلیه
evacuated U تخلیه
evacuation U تخلیه
LSD U تخلیه
evacuating U تخلیه
discharged U تخلیه
stripping U تخلیه
glow discharge U تخلیه تابناک
discharge head U ارتفاع تخلیه
flaming discharge U تخلیه مشتعل
quit U تخلیه خانه
exhaust stroke U مرحله تخلیه
discharge nozzle U فواره تخلیه
discharge of chips U تخلیه براده ها
exhaust chute U ناودان تخلیه
glow discharge U تخلیه تابنده
high rate discharge U تخلیه شدید
impulse discharge U تخلیه ضربهای
medical evacuation U تخلیه بیماران
medical evacuation U تخلیه پزشکی
medical evacuation U تخلیه بهداری
main discharge U تخلیه اصلی
lightning discharge current U جریان تخلیه
lightning discharge U تخلیه اتمسفری
discharge end U محل تخلیه
internal discharge U تخلیه داخلی
discharge gate U دریچه تخلیه
evacuant U تخلیه کننده
discharge opening U راهگاه تخلیه
discharge resistance U مقاومت تخلیه
discharge spout U ناودانه ی تخلیه
discharge valve U سوپاپ تخلیه
drain plug U پیچ تخلیه
disruptive discharge U تخلیه جرقهای
discharging wharf U اسکله تخلیه
discharging berth U اسکله تخلیه
discharger of a capacitor U تخلیه خازن
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
discharge recorder U تخلیه نگار
education pipe U لوله تخلیه
escape channel U مجرای تخلیه اب
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
electron discharge U تخلیه الکترونها
electrical discharge U تخلیه برقی
discharge opening U مجرای تخلیه
discharge pressure U فشار تخلیه
electric discharge U تخلیه الکتریکی
discharge velocity U سرعت تخلیه
medical recovery U تخلیه پزشکی
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
tipper U تخلیه کننده
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
surging discharge U تخلیه نوشی
depopulation U تخلیه جمعیت
to offload U تخلیه کردن
sluiceway U دهانه تخلیه
site clearance U تخلیه کارگاه
discharge U تخلیه الکتریکی
point discharge U تخلیه نقطهای
ozone depletion U تخلیه اوزون
undulatory discharge U تخلیه مواج
oscillating discharge U تخلیه مواج
drain U تخلیه کردن
drained U تخلیه کردن
draining U تخلیه کردن
drains U تخلیه کردن
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
sluices U دریچه تخلیه
sluiced U دریچه تخلیه
sluice U دریچه تخلیه
discharge U تخلیه بار
self maintained discharge U تخلیه ناوابسته
rotary discharger U تخلیه گر گردان
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
road clearance U تخلیه جاده
residual discharge U تخلیه مانده
discharges U تخلیه الکتریکی
relief well U چاه تخلیه
discharges U تخلیه بار
neural discharge U تخلیه عصبی
discharge end U سمت تخلیه
chain of evacuation U سیستم تخلیه
abreaction U تخلیه هیجانی
evacuating U تخلیه کردن
disembark U تخلیه کردن
catharsis U تخلیه هیجانی
cooling water discharge U تخلیه اب سرد
corollary discharge U تخلیه تبعی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
Recent search history Forum search
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com